محل تبلیغات شما

عکس های بازیگران



بیوگرافی جدید نیلی افشار | عکس های خفن نیلی افشار همسر پویان مختاری

بیوگرافی جدید نیلی افشار | عکس های خفن نیلی افشار همسر پویان مختاری

بیوگرافی جدید نیلی افشار

بیوگرافی جدید نیلی افشار همسر پویان مختاری نام او تقریبا به گوش همه آشناست، دنسر یا همان رقاص مشهور می‌باشد که در اینستاگرام به شاخ مجازی تبدیل شده است و کاربران زیادی را از آن خود کرده است.

نیلی افشار با گذاشتن کلیپ های‌‌ رقصش در فضای مجازی فالوور های‌‌ زیادی را در مدت زمان کوتاهی از آن خود کرده است.

 

بیوگرافی نیلی افشار را در قبل و بعد از معروفیتش در این مقاله به صورت کامل توضیح داده خواهد شد.

برای داشتن صفحه اصلی اینستاگرام نیلی افشار بر روی لینک زیر کلیک کنید و تا آخر مطلب با ما همراه باشید!

 

بیوگرافی جدید نیلی افشار

بیوگرافی نیلی افشار | عکس های خفن نیلی افشار همسر پویان مختاری

ادرس بدون فیلتر سایت حضرات پویان مختاری با بهترین جوایز بر روی نوار زرد بالا وارد شوید

 

اینستاگرام نیلی افشار

در بیوگرافی نیلی افشار میخواهیم به صورت کامل هی اطلاعاتی که راجه به وی در دسترس داریم را در اختیار شما قرار دهیم و به تمامی سوال های‌‌ شما در رابطه با نیلی نیلی و پویان مختاری جواب دهیم.

 

شاید برای شما هم سوال شده باشه که نیلی افشار چند سالشه ؟

در پاسخ باید به شما بگوییم که هیچ اطلاعاتی در رابطه با سن نیلی افشار با منبع موثق تا به حال به دست ما نرسیده است.

 

بیوگرافی جدید نیلی افشار

بیوگرافی نیلی افشار | عکس های خفن نیلی افشار همسر پویان مختاری

همین طور اطلاعات زیادی در رابطه با خانواده او نیز در دسترس نداریم و تنها در یکی از کلیپ های‌‌ آنها می توانیم مادر وی را ببینیم.

 

برترین بت : محتوای این فیلم بسیار جالب است و پیشنهاد می‌کنم حتما آن را ببینید.

امروزه نام نیلی افشار به گوش همه ی ما حداقل یکبار خورده است

و تقریبا بیشتر ما وی را می شناسیم اما می خواهیم در این مقاله به دوران قبل تر از شاخ شدن او برگردیم و از زمانی که منشی ای بیش نبود بگوییم.

 

در فیلمی که به تازگی در پیج اینستاگرام پویان مختاری همسر نیلی » منتشر شد،

پویان در رابطه با دورانی صحبت می‌کند که در مطبی کلر می‌کرد که نیلی در ان جا منشی بود.

 

آدرس اینستاگرام نیلی افشار

آدرس اینستاگرام وی به ادر زیر میباشد…

instagram.com/nili__afsharri

 

بیوگرافی نیلی افشار | عکس های خفن نیلی افشار همسر پویان مختاری

اینستاگرام نیلی افشار و پویان مختاری

موضوع از آن جا آغاز میشود که دوست پویان مختاری برای عمل زیبایی به همراه پویان به دکتر می رود.

در ان جا طی بحثی چند ساعته که پویان هم در ان دخیل بود نظراتی رد و بدل شد

و این نظر ها راجع به بزرگتر کردن استخوان فک دوست پویان و فرم بینی او بود که توسط پویان داده شد.

 

برترین بت: بعد از چندی دکتر به این موضوع پی برد که پویان بسیار خوش سلیقه است

و می تواند در این زمینه با او همکاری کند زیرا نظری که برای عمل دوستش داده بود بسیار کارشناسانه بود و این موضوع در حالی است که وی هیچ تحصیلاتی در این باره ندارد و رشته دانشگاهی او متفاوت با شغلی که در ان استعداد داشت بود.

 

از آن به بعد پویان بیوتی منیجر شد و نه تنها با همان دکتر بلکه با دکتر های‌‌ بسیاری از سراسر ایران همکاری کرد و به قول خودمان بسیار نونش تو روغن بود.

 

روزی پویان برای کار به مطب دکتری در کرج رفت و نیلی را برای اولین بار در ان جا دید اما هیچکدام توجهی به هم نکردند

و همانگونه که در کلیپشان گفتند حتی ابتدا اصلا از هم خوششان نمی آمد و حتی به هم سلام نمی‌کردند و تنها 2 همکار بودند، بر خلاف باور عموم.

پس از مدتی پویان به ترکیه مهاجرت کرد و مدتی بعد هم کاملا به طور اتفاقی نیلی افشار به ترکیه رفت.


عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

به جدم گارفیلد قسم راس میگم !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

یه تهدید اثر گذار !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

عکس های خنده دار

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

جنتل مار !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

شطرنج صنعتی !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

یکی از آرزوهام اینه که از این سر سره ها لیز بخورم

اما حیف که هیچوقت جراتشو ندارم !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

عکس های خنده دار

اینم از شانس من !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

خراب شه این یخچال هیچوقت چیز بدردخوری نیس توش !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

طرح معنی دار هوا به دریا !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

بدون شک با اولین آلارم بیدار میشین ! تضمینی !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

کنرست گروه مادربرد !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

یه هفته هستش منتظرم یه اس ام اس هم نمیده !

خاک بر سر سگش کنن !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

دقت کردین از اینا میاد جلو چشای آدم

هی میره این و اونور ، سعی داشت فرار کنه

شکارش کردم !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

شیرین کاری !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

اخه اینا هم شد برنامه !؟

یه گربه ای چیزی نشون نمیدن ادم سرگرم شه !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

خواستم نشونه گیریم رو به رختون بکشم !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

قضیه این بوده پس ! نشون نمیدادن !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

 تغیر ژنتیک در آینده !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

جنتل فیل !

 عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

چرخ زندگی !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

چه دختر گلی ، بابا قربونش بره !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

آخی !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

خلاقیت چرخ و فلکی !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

مهندسین بیکار…!

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

جواب بدین بهش تا غش نکرده !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

باشگاه بدنسازی فوتوتن !

به همراه ویتامین پلاگین و بِراش !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

 تبعیض نژادی در کودکی

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

اینجوریاست…

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

خلاصه حواستون جم باشه !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

حالا همگی بگین فندق !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

 ای گربه یِ خر !

از وسط عاشقانه مردم رد میشه !

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)

از صب که بیدار شدم منتظرم

نه یه زنگی نه یه اس ام اسی

اینم شد رفاقت اخه ؟

عکس های خنده دار و باحال جدید (61)


عکس های بامزه و خنده دار (59)
 
من کی زن گرفتم !؟!؟!

این دیگه آخر خطای دید هستش !

عکس های بامزه و خنده دار (59)  

آیفون ۱۰۱ در آینده 

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  حال رو روز من اینه هااا !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  گور بابای سرنوشت ! من تورو میخوامعکس های بامزه و خنده دار (59)

عکس های بامزه و خنده دار (59)

عکسهای خنده دار

  بسیار واقعیت دارد این جریان !

عکس های بامزه و خنده دار (59)  

بهش فکر کنید جدا …

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  عین حقیقته ، جای دیگه ای نمیتونه باشه

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

Snake واقعی !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

خود آموز دست خط پزشکان !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  لبخند طبیعت !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

   

خیلی باحاله خخخخخخ

فقط نمیدونم اینا به چی میخندن !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

یه جمله خیلی تامل بر انگیز

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

یکی از روشهای خنک کردن خوابگاه توسط مهندسین !

عکس های بامزه و خنده دار (59) 

من هیچی نمیگم در مورد این کاریکاتور ….عکس های بامزه و خنده دار (59)

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  یه خطای دید دیگه !

عکس های بامزه و خنده دار (59)   

نجات یک فرد ، نجات یک اجتماع …

عکس های بامزه و خنده دار (59)

 

 

منم رویاشو دارم !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

 

 

آینده سازان ….!

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

ضمن عرض تبریک به مناسبت آغاز درس و دانشگاه

جدیدترین متد جلوگیری از خستگی ظرف شستن رو معرفی میکنم !

باشد که راه کاری داده باشیم برای ترسیع پایان تحصیل شما !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

 

خیلی مفهمومیه … دقت کنید

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

کار خدا رو میبنی ؟

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

خریت نه تنها علف خوردن است !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

     

و سر انجام از آیفون ۵ رونمایی شد !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

راه کار جالب وقتی تنهایی ، هیچکی رو نداری !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

خدایا منو بکش !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

 

 

دقت و توجهشون منو کشته !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

خود قو بینی !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

قابل توجه جوجه تیغی های انسان نما !

عکس های بامزه و خنده دار (59)

  

داداش دماغم خیلی میخاره !

 عکس های بامزه و خنده دار (59)

   

عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59)

عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59) عکس های بامزه و خنده دار (59)

   

خدایا یا پول بده  یا اگه پول ندادی  عقل درستو حسابی هم نده  که شاد باشیم حداقل! والا…عکس های بامزه و خنده دار (59)

 

 

عکس های بامزه و خنده دار (59)

اقدام ضد اسلامی ن  در المپیک لندن + عکس

مسئولان کمیته المپیک پس از مدت ها بحث و جدل، با پوشیدن حجاب توسط ن ورزشکار شرکت کننده در مسابقات المپیک موافقت کردند.

 

در پی آزاد شدن پوشیدن حجاب توسط ن ورزشکار، تعدادی از اعضای مؤسسه اکراینی فیمین” که به اصطلاح در زمینه دفاع از حقوق ن فعالیت می کند، در اقدامی غیر اخلاقی به مرکز شهر لندن رفته و با عریان شدن، اعتراض خود نسبت به آزاد شدن پوشش حجاب در المپیک را نشان دادند.

 

تک ناز : این ن علاوه بر عریان شدن، شعارهایی نیز علیه کمیته المپیک سر دادند و این کمیته را ضعیف در برابر کشورهای اسلامی دانستند.

 

اقدام ضد اسلامی ن در المپیک لندن

 

اقدام ضد اسلامی ن  در المپیک لندن + عکس

 

پس از عریان شدن آنان، نیروهای پلیس لندن فورا دست به کار شده و آنان را بازداشت و به مرکز پلیس منتقل کردند تا مورد بازجویی قرار بگیرند.

 

گفتنی است تعداد زیادی از دختران و ن مسلمان، با حجاب و پوشش اسلامی در مسابقات المپیک امسال حضور یافته اند.

 

اعتراض ضد اسلامی ن معترض اوکراین در محل برگزاری مسابقات المپیک لندن پلیس امنیتی لندن را وادار به دخالت و بازداشت معترضان کرد.به گزارش تک ناز  این در حالیست که این ن که اصالتی اکراینی دارند اقدامات مشابه بسیاری را طی چند ماه اخیر انجام داده اند.

 

این ن فمنیست که اهل کشور اوکراین هستند اخیرا با اعتراضات عجیبشان نقل محافل خبری هستند. آنها به صورت در حالیکه شعارهای مورد نظرشان را روی بدنشان می نویسند در شهر شروع به رژه رفتن می کنند و به اعتراض می پردازند.

 

اقدام ضد اسلامی ن  در المپیک لندن + عکس

 

تازه ترین اعتراض آنها حرکت ضد اسلامی آنهاست که در محل مسابقات المپیک دست به آن زده اند و همانور که در تصاویر مشاهده میکنید با بدنهای عریان و خود تجمعاتی را جهت اعتراض ایجاد کردند که توسط پلیس امنیتی انگلستان دستگیر شده اند

 

اقدام ضد اسلامی ن  در المپیک لندن + عکس

 

آخرین فعالیت اعتراضی آنها مربوط به حضورشان در اعتراض به استفاده ابزاری از مانکنهای لاغر اندام مفرط در نمایشگاه پاریس است.آنها در مسابقات یورو ۲۰۱۲ اوکراین نیز در بازی انگلستان و ایتالیا نزدیک استادیوم مسابقه به اعتصاب و اعتراض دست زدند.

 


آرایش مجلسی و شیک چشم ها

مجموعه عکس های جدید از آرایش مجلسی و شیک چشم ها، آرایش زیبا و جذاب چشم، آرایش خاص و زیبای صورت

 

آرایش چشم

آرایش مجلسی و شیک چشم ها

آموزش جدید آرایش چشم

 

آرایش مجلسی و شیک چشم ها

جدیدترین مدلهای آرایش چشم

آرایش مجلسی و شیک چشم ها

مدل سایه چشم

آرایش مجلسی و شیک چشم ها

آموزش حرفه ای آرایش چشم

آرایش مجلسی و شیک چشم ها

عکس آموزش آرایش چشم

آرایش مجلسی و شیک چشم ها

آموزش آرایش چشم جدید

آرایش مجلسی و شیک چشم ها

آرایش چشم خمار

آرایش مجلسی و شیک چشم ها


آموزش آرایش چشم های پف کرده

راه حل برای چشمان پف کرده


– یک قاشق غذاخوری را زیر اب سرد گرفته و انرابرای ۶۰ ثانیه روی پف کردگی چشم قرار دهید

 

آرایش چشم

 

کرمهای روی پوف کردهگی استفاده کنید که دارای نشاسته و روغن جگر ه باشند متخصصین پوست سالهاست بر این عقیده هستند که این مواد ورم پوست یا قسمت چشم را از بین میبرد.

 

– راه دیگر حلقه حلقه کردن خیار و روی چشمها بصورت کمپرس گذاشتن است

 

– چای سیاه کیسه ای را در اب سرد خیس نموده و برا ۱۰ دقیقه روی چشمها بگذارید و به ارامی از سمت داخل به بیرون چشمها فشار ارامی بدهید.

 

– از خوردن هر چیزی که دارای نمک باشد خوداری کنید چرا که باعث نگهداری مایعات اضافی جمع شده در ناحیه چشمها خواهد شد.

 

– در موقع خواب سر را بالا تر از بدن نگهدارید که باعث اضافه جمع شدن بیشتر مایعات زیر چشم نشود.


عکس های  مناظر زیبا و چشم نواز پاییزی

در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه show picture را بزنید

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

تصاویری از جاذبه‌های طبیعی گردشگری در پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز


عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

عکسهای از درختان و برگها در فصل پاییز

 


چگونه مهریه قسطی می‌شود؟

چگونه مهریه قسطی می‌شود؟

 

شاهدی برای نداشتن

 

در قسمت قبلی این مطلب كه روز چهارشنبه 22 آبان منتشر شد، با شرایطی كه مردان پس از دستگیری به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه در زندان با آن مواجه می‌شوند، آشنا شدیم. به این مساله هم اشاره شد كه بسیاری از مردان به زندان می‌روند تا شرایط مناسبی برای قسطی شدن مهریه به وجود بیاید. در این شماره شیوه طرح دعوی اعسار تقسیط را به شما توضیح می‌دهیم.

 

مهریه قسطی

 

به محض وقوع عقد دائم، زن مالك مهریه می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی كه بخواهد در آن بكند.» بیشتر خانم‌هایی كه قصد به اجرا گذاشتن مهریه را دارند، با این جمله مواجه می‌شوند.

 

اغلب آنها با استناد به همین قانون و با ذكر چند دلیل ساده مانند: دخالت‌های مادر شوهرم مرا به زندگی بیاعتماد كرده، همسرم نسبت به زندگی بی‌تعهد است، همسرم قول و قرارهای اولیه خود را فراموش كرده و… به این ماده قانونی استناد می‌كنند و خواستار دریافت مهریه خود می‌شوند.

 

بسیاری از نی كه به هر دلیل مهریه خود را به اجرا می‌گذارند، این دغدغه را دارند كه چه بخشی از این مهریه را می‌توانند به صورت نقد و یكجا دریافت كنند؟ بسیاری از مردانی هم كه با چنین مشكلی مواجه هستند، این دغدغه را دارند كه تا حد امكان پیش قسط كمتری و اقساط ماهانه سبك‌تری را بپردازند.

 

با توجه به این نكته كه مهریه از نظر قانون عندالمطالبه و دین ممتاز است»، شاید برای هر دو طرف دعوای این سوال پیش بیاید كه چگونه این مساله با اعسار و تقسیط مواجه می‌شود و چرا قانون درباره چنین دین مهم و حساسی اقدام به پذیرش قسط می‌كند؟

 

بـرای ایـن سوال می‌توان دلایل حقوقی فراوانی را ذكر كرد، اما شاید دلیل ساده‌اش این باشد كه اگر قرار بــر رعــایــت مــاده 2 قـانـون اجـرای محكومیت‌های مالی -ـ كه به موجب آن مردان ناتوان در پرداخت مهریه به زنــدان مــی‌افـتـنـد -ـ بـاشـد، احـتـمـالا زندان‌های كشور به جای پذیرش اراذل و اوباش، ان، افراد مخل امنیت اجتماعی و… باید میزبان مردانی باشد كه همسران آنها مطالبه مهریه كرده‌اند اما چون قانون كارهای مهم‌تری هم دارد، در صورت اثبات این مساله كه مرد توان پرداخت مهریه به صورت یكجا را ندارد، مبلغ مهریه به شكل اقساط از او دریافت می‌شود. زندانی بودن مرد در اغلب موارد نه‌تنها كمكی به حل مشكل زن نمی‌كند بلكه مشكلات دیگری را نیز برای هر دو طرف به وجود می‌آورد. به این ترتیب قانون با در نظر گرفتن شرایط خاصی این امكان را فراهم كرده كه قاضی با رسیدگی به وضعیت مالی مرد و با اثبات ناتوانی او در پرداخت مهریه به صورت یكجا اعسار او را بپذیرد و حكم به تقسیط مهریه بدهد.

 

 روش قسطی شدن مهریه

 

اعسار حكمی ‌موقتی است

البته باید دقت كنید این حكم به صورت موقت صادر می‌شود و در انتهای تمام احكام مربوط به مهریه این مساله قید می‌شود كه اگر زن بتواند بعدها اموالی از مرد به دست بیاورد، می‌تواند نسبت به وصول طلب خود از آنها اقدام كند. معنی این جمله هم این است كه مثلا اگر مرد محكوم به پرداخت مهریه 500 سكه‌ای خود به شكل اقساط شد، تا پیش از پایان پرداخت این اقساط هر زمانی كه زن بتواند اموالی را مبنی بر توانایی مرد برای پرداخت مابقی مهریه به دادگاه معرفی كند، این اموال توقیف و به دلیل دین ممتاز» بودن مهریه، مهریه از آن كسر می‌شود. به همین سبب بسیاری از مردانی كه در چنین شرایطی حكم اعسار و تقسیط بابت مهریه دریافت می‌كنند، امكان خرید خانه، داشتن حساب سرمایه گذاری بانكی، خرید خودرو و… را ندارند و زن می‌تواند با معرفی این اموال مهریه خود را مطالبه كند.

 

معمولا مردان پیش از صدور حكم اعسار و تقسیط و تا زمان بسته شدن پرونده اجرای احكام معمولا یا همه اموال خود را به نام اطرافیان مـی‌كـنند یا معاملات خود را مخفی می‌كنند. اما برخی از ن نیز در این فرصت، با مراجعه به ثبت و استعلام، از خرید یا فروش اموال همسر خود مطلع می‌شوند و شكایتی تحت عنوان فرار از دیــن» را مـطــرح مــی‌كـنـنــد كـه در شماره‌های آینده به آن خواهیم پرداخت.

 

البته چنین مواردی بسیار اندك است و خیلی كم پیش می‌آید طرفین برای مدت طولانی زن و شوهر باشند و مهریه هم به زن پرداخت شود. معمولا درخصوص مهریه هر دو طرف به دنبال راه‌حلی برای توافق می‌گردند و اغلب بر سر میزان مشخصی از آن به توافق می‌رسند. در این مرحله با ذكر این توافق و بسته شدن پرونده در اجرای احكام، مرد می‌تواند سكه‌ها را خارج از پرونده نیز در قبال رسیدهایی رسمی‌ كه از دادگاه قابل تهیه است به همسرش بپردازد و از آن پس هر نوع معامله و خرید و فروشی كه می‌خواهد انجام دهد و هیچ كس هم مانع او نشود.

 

 

دادخواست اعسار و تقسیط چیست؟

در نگاه كلی قانون خانواده، معمولا اعسار و تقسیط اگـر خارج از زندان ارائه شود، بخصوص درباره مهریه‌های سنگین مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد یا این‌كه قاضی با تخفیف اندكی و با تعیین یك پیش قسط سنگین مهریه را قسطبندی می‌كند و در بهترین حالت یك سوم مهریه را پیش و مابقی آن را به شكل ماهی یك سكه دریافت می‌كند. به این مساله توجه كنید تنها در صورتی اعسار مرد پذیرفته می‌شود كه زن نتواند مال یا اموالی را به دادگاه معرفی كند. شیوه معرفی هم بسیار ساده است.

 

مثلا زن عنوان می‌كند همسرش در یك بانك یا جایی سرمایه‌ای دارد و بعد دادگاه با ارائه نامهای به آن محل خاص و دادن نامه به زن، از آنجا می‌خواهد تا اموال مرد را توقیف و گزارش آن را به دادگاه اعلام كنند. با چنین نامه‌ای حتی پول پیش خانهای كه زن و شوهر در آن زندگی می‌كنند، طلبی كه شوهر از دیگری دارد، پولی كه بابت پیش خرید خانه یا خودرو داده شده، ودیعه بانكی برای دریافت وام مسكن و… هم قابل توقیف است و اگر ثابت شود كه جایی خلاف دستور دادگاه عمل كرده و این مال را توقیف نكرده‌اند، با آنها برخورد قانونی سختی خواهد شد و كار آنها در حكم یك عمل مجرمانه تلقی می‌شود.

در شماره‌های قبل به این مساله اشاره شد كه زندان در نظام قضایی جایگاه ویژه‌ای دارد و رفتن به زندان از نظر قاضی به این معنی است كه مرد واقعا توان پرداخت مهریه را ندارد و هیچ كلكی در كار نیست. به همین سبب برخی از مردان بعد از دادخواست اعسار و تقسیط به زندان می‌روند، برخی نیز بلافاصله بعد از حـضــور در زنــدان دادخــواسـت اعـسـار مـی‌دهـنـد. دادخواست از زندان این مزیت را دارد كه سبب می‌شود پرونده به سرعت در مرحله رسیدگی قرار بگیرد. اساسا این امتیاز یك زندانی است كه خیلی زود پرونده‌اش رسیدگی می‌شود چون طبق عرفی نانوشته در میان قضات فرد نباید بی‌دلیل در زندان بماند.

یك نكته طلایی هم وجود دارد و آن این است كه اگر مرد از زندان و با دستبند به جلسه دادگاه بیاید، این مساله تاثیر زیادی در تخفیف مجازات ــ در صورتی كه واقعا معسر باشد و توان پرداخت كامل مهریه را نداشته باشد ــ دارد. به همین سبب در اغلب اوقات به زندان رفتن مرد كمك زیادی به حل مشكل مهریه او می‌كند و پرونده او را در مسیر حل شدن قرار می‌دهد.

 

مردان چگونه معسر می‌شوند

دادخواست اعسار، دادخواستی ساده است كه مرد در آن اعلام می‌كند با توجه به این نكته كه همسرش مطالبه مهریه كرده و او نیز توانایی پرداخت مهریه را به صورت یكجا ندارد، از دادگاه تقاضا می‌كند مهریه او قسطی شود. در هر لایحه دادخواستی، باید حداقل چهار شاهد كه هم می‌توانند زن باشند و هم مرد، در برگه‌ای جداگانه نام خود را ذكر كنند و با بیان اظهاراتی مبنی بر ناتوانی مرد، اظهارات خود را امضاء كنند.
 

پس از آن باید این برگه هم به دادگاه ارائه و در روز شهادت تنها همان افراد معرفی شده برای شهادت به دادگاه مراجعه كنند. البته با توجه به این نكته كه ممكن است برخی از شهود بنا به هر دلیلی در دادگاه حاضر نشوند، بهتر است افراد بیش از چهار شاهد به دادگاه معرفی كنند تا در صورت بی‌معرفتی احتمالی یكی از شهود ــ كه در چنین مواردی هم كاملا طبیعی است ــ پرونده بی‌نتیجه نماند.

 

شهود نباید جزو اقوام و فامیل مرد باشند. رابطه آنها با مرد نیز نباید مثلا رابطه‌ای از جنس كارمند و كارگر بودن» باشد. هر مساله‌ای كه دروغ و غیرواقعی بودن شهادت شهود را نشان دهد، باعث رد شدن شهادت می‌شود و طبیعی است كه یك كارمند یا برادر در چنین موضوعی نمی‌تواند به نفع رئیس یا برادر خود شهادت درست بدهد. شهود باید در روز رسیدگی به پرونده كپی اول صفحه شناسنامه خود را هم تهیه و به دادگاه ارائه كنند.

 

در دادگاه پس از احراز هویت شهود و اطمینان از رابطه غیرفامیلی میان آنها و مرد، از آنها شهادت گرفته می‌شود. برخی از قضات شهود را بشدت سوال پیچ می‌كنند و باعث می‌شوند گاهی شهود دچار تناقض گویی شوند. البته برخی از مردان پیش از جلسه رسیدگی طی جلسه‌ای سرپایی با شهود، اطلاعات دقیقی از خود به آنها می‌دهند و در اصصلاح همه حرف‌ها را یك جور» می‌كنند تا در محضر دادگاه تناقضی وجود نداشته باشد. میزان درآمد مرد، شرایط زندگی، داشتن خانه یا خودرو و موارد مشابه چیزهایی است كه قاضی از شهود می‌پرسد.

 

شهود هم معمولا درباره مرد چنین مواردی را عنوان می‌كنند: این آدم در حد نان بخور و نمیر درآمد دارد، كارمند آبرو داری است، حقوق او همین است و منبع مالی دیگری ندارد، الان در عسر و حرج به سر می‌برد و شرایط روحی خوبی ندارد، از ابتدای تشكیل زندگی همه جور هزینه برای این خانم كرده و بارها از ما پول قرض كرده، شرایط معیشتی متوسط رو به پایین دارد، برای پرداخت مهریه توانایی مالی ندارد، او مثل ما و بقیه همكارانمان در پایین شهر ساكن است و فقط برای كار كردن به بالای شهر می‌آید، این مرد از لحاظ شغلی امنیت ندارد و ممكن است فردا كارش را از دست بدهد و…

 

در ابتدای كسب شهادت، قاضی شهود مرد را از دادن شهادت دروغ می‌ترساند و گاهی آنها را به قرآن هم قسم می‌دهد كه جز حقیقت چیزی نگویند و سپس به آنها می‌گوید در صورت شهادت دروغ مجازات خواهند شد؛ اما معمولا در صورت عدم اعتراض زن یا نداشتن سندی جدی از سوی او، هیچ مردی به خاطر شهادت دروغ مجازات نمی‌شود.

 

گاهی مردان برای اثبات ناتوانی مالی خود فیش‌های حقوقی با مبلغ اندك هم به دادگاه ارائه می‌كنند كه در صورت مخدوش بودن فیش یا در صورت اعتراض، زن می‌تواند از دادگاه تحقیق در این زمینه را تقاضا كند و در صورت درستی ادعای زن، علاوه بر عدم صدور رای اعسار و تقسیط، مرد به جرم فریب دادگاه باید در دادگاهی دیگر هم محاكمه شود.

 

یكی از سوال‌های متداولی كه قاضی در جلسه رسیدگی از زن می‌پرسد، این است كه اگر زن برادر او از برادرش مهریه بخواهد، او چه خواهد كرد؟ ن باید در چنین مواردی كاملا منطقی عمل كنند و به جای انتخاب مواضع احساسی و لجبازانه فقط تاكید كنند كه به دنبال دریافت حق خود هستند و نظر دادگاه را می‌پذیرند.

 

این‌كه هر قاضی بر اساس چه فرمولی اعسار و تقسیط را می‌پذیرد و چگونه پیش قسط تعیین می‌كند، موضوعی پیچیده است كه هیچ كس از آن سر در نمی‌آورد؛ اما مسائلی مانندشاغل بودن زن، میزان مدت زمانی كه با همسرش زندگی كرده، وضعیت خانوادگی و شان او، میزان تحصیلات زن، حس قاضی نسبت به امكان تداوم یا عدم تداوم این زندگی از یك سو و میزان مهریه و دیگر حق و حقوق قانونی زن از جمله موارد موثر در تعیین میزان مهریه است.

 
در شماره آینده به چند نكته دیگر درباره دریافت مهریه اشاره خواهیم كرد.

اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی وفای بی مروت

غمم دادی و غمخوارم نکردی سروکارت به فردای قیامت.

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

 

 

 

من همیشه تشنه ما بودم و تو همیشه از من سیر بودی…

 

 

اس ام اس خیانت

 

بیخودی به خودت زحمت نده!

این بذرهای تنفر که در دلم می کاری

هرگز جوانه نخواهد زد…

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شکستنی رفع بلاستاما…باور نمیکند دلم

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در عجبم چطور هنوز ستون فقراتت سالم است

پوقتی با این انهدام  سخت از چشمانم افتادی !

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

می بوسم می گذارم کنار ، تمام ِ چیز هایی که ندارم را ،دست هایت را ، شانه هایت را ، عاشقی ات را ،

همه را

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مگر با باد نسبتی داری؟… چقدر شیبه تو یک لحظه آمد مرا پیچاند و رفت

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دیگر نکنم ز روی نادانی قربانی عشق او غرورم را
شاید که چو بگذرم از او یابم آن گم شده شادی و سرورم را

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلم صاف نمی شود با تــو حالا تو هــی به مهـربانی ام دخیل ببند

 

 

 

اس ام اس نامردی و خیانت

 

چگونه در این چشم های زیبا
جا داده ای
این همه دروغ را؟!

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پشت پا خوردم ز هر کَس که گفت یار منه

چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه

هرکه دستی از محبت حلقه کرد بر گردنم

دیدم این دست محبت ، حلقه دار منه . . .

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از چشم هیچ کسی نمی شود خواند که دوستتان دارد یا نه …. !

بس که برای نفر قبلی گریه کرده ، حالت چشمانش عوض شده

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جلوتر نیا!

خاکستر می شوی.

اینجا دلی را سوزانده اند…

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تنها گرگها نیستند که لباس میش می پوشند

گاهی پرستوها هم لباس مرغ عشق برتن می کنند

عاشق که شدی کوچ میکنند

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به من نگو نمی خوام اسمی ازت بیارم

هر چی که بود تموم شد نگو دوست ندارم

همش نگو نمی خوام به پای تو بسوزم

من اشتباه کردم عاشقتم هنوزم

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

با تو از عشق میگفتم

از پشیمانی

و از اینکه فرصتی دوباره هست یا نه ؟!…

در جواب صدایی بی وقفه می گفت:

دستگاه مشترک مورد نظر خاموش می باشد!!!”

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از آدما دلم شکست واسه همیشه

دلم می خواد دعا کنم اما نمی شه
دوسش داشتم  دوسش … قد نفسهام

بدون اون نمی تونم من خیلی تنهام

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گفته بودی :
– یا تو یا هیچکس!!!!
ولی من ساده انگار فراموش کرده بودم
که این روزها هیچکس هم برای خودش کسیست

…کسی حتی مهم تر از من

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هنوز نیامده ای خداحافظ ؟

تقصیر تو نیست

همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت دست نه ، دل تکان می دهم

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی آشیانه را شوق ماندن نیست

سنگ بر زمین ننداز ، من خود پریده ام

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از حساب و کتاب بازار عشق

هیچ گاه سر در نیاوردم !

و هنوز نمی دانم چگونه می شود

هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی

من بدهکارت می شوم ؟

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ، به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ، نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ، به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ، نمی بخشمت به خاطر زخمی که بر وجودم نشاندی ، به خاطر نمکی که بر زخمم گذاردی

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به قلبم نشستی نگفتم چرا ، دلم را شکستی نگفتم چرا ، یکی خواب شبهای من را ربود ، چو دیدم تو هستی نگفتم چرا

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت
خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت
من که گفتم این بهار افسردنیست
من که گفتم این پرستو رفتنیست
آه عجب کاری به دستم داد دل
هم شکست و هم شکستم داد .

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر می دونستی چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمی شکستی ، گرچه خانه شیطان شایسته ویرانی است

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آری این منم ، این منم همان عاشقی که بر تو جان می داد ، و تو کسی هستی که برای رسیدن به خوشبختی به روی جسدهای بی جان غرور انسانها قدم می گذاشتی ولی افسوس ، افسوس که راه ات برای رسیدن به هدف هایت اشتباه بود ، و افسوس که من برای آدمی مثل تو غرورم را شکستم ، افسوس !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مطمئن باش و برو ضربه ات کاری بود ، و چه زشت به من و سادگیم خندیدی ، دل من سخت شکست به تو عشقی پاک که پر از یاد تو بود و به یک قلب یتیم که خیالم می گفت تا ابد مال تو بود ، تو برو و برو تا راحتتر تکه های دل خود را سر هم بند زنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نفرین به سادگی ام که بی دل تو ، به یاد تو روح و جسم خود آزردم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

گفتی که ما به درد هم نمی خوریم!

اما هرگز نفهمیدی…

من تو را برای دردهایم نمی خواستم…

 

 

 

 

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آنکه بین من و تو شام جدایی آورد ، می کنم نفرینش ، یا الهی ، بکنش چون من زار ، پیش معشوقش خار ، هر دو چشمانش تار ، تا بداند چه به من می گذرد ، از غم دوری آن چشم عزیز


روش صحیح استخاره با قرآن و تسبیح

روش استخاره با قرآن و تسبیح چگونه است؟ چه زمانی برای استخاره گرفتن بهتر است؟استخاره به تسبیح و قرآن صحیح است و هر کس خودش می تواند استخاره کند.

 

آموزش استخاره با قرآن

 

استخاره با تسبیح :

 

(روش اول)

استخاره با تسبیح که آقا امام زمان عج به مرحوم آیت الله مرعشی تعلیم فرموده اند عبارت است از:

. در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. سید عرب ‏فرمود:

اى سید با تسبیح به چه نحو استخاره مى‏كنى؟

گفتم: سه مرتبه صلوات مى‏فرستم و سه مرتبه‏ مى‏گویم: استخیر الله برحمتة خیرة فى عافیة‏» پس‏ قبضه‏اى از تسبیح را گرفته مى‏شمارم، اگر دو تا بماند بد است و اگر یكى ماند خوب است.

فرمود: این استخاره،دنباله ای دارد كه به ‏شما نرسیده و آن این است كه هرگاه یكى باقى ماند فورا حكم به خوبى استخاره ندهید بلكه دوباره ‏بر ترك عمل، استخاره كنید اگر زوج آمد كشف مى‏ شود استخاره اول خوب است اما اگر یكى آمد كشف مى ‏شود كه استخاره اول میانه است.

 

روش صحیح استخاره

 

استخاره با تسبیح:


(روش دوم)

از مرحوم شیخ بهایی نقل شده که گفت: از اساتیدمان شنیدیم که شفاهاً از حضرت حجت ـ عجل الله فرجه الشریف ـ نقل شده که استخاره با تسبیح چنین است: تسبیح را به دست گیر و سه بار بر محمد و آل او صلوات فرست و سپس یک مشت از تسبیح جدا کن و دو دانه دو دانه بشمار. اگر در انتها یکی ماند، آن کار را انجام ده و اگر دو تا ماند انجام مده.

 

استخاره با قرآن:

از حضرت رسول(ص) روایت شده که چون به قرآن استخاره کنی، سه بار قل هو الله احد بخوان و سه بار بر محمّد و آل او صلوات فرست و سپس بگو: اللّهم تفألّت بکتابک و توکّلت علیک فارنی من کتابک ما هو مکتوب من سرّک المکنو]ن فی غیبک” آن گاه قرآن را می‌گشایی و مطلب خود را در سطر اول صفحه دست راست می بینی.(1) البته کسی با قرآن استخاره می کند، باید معنی قرآن را بلد باشد و آیات را بفهمد تا مطلبش را از قرآن استفاده کند.

 

مرحوم شیخ عباس قمی درحاشیه مفاتیح الجنان گفته بنا به مشهور ساعاتی از ایام هفته برای استخاره با قرآن خوب است، گر چه در این باره حدیثی ازاهل بیت(ع) یافت نشده است: روز شنبه تا وقت ناهار و پس از ظهر تا عصر . روز یکشنبه از صبح تا ظهر و از عصر تا مغرب. روز دوشنبه از صبح تا طلوع آفتاب، و پس از ناهار تا ظهر، و از عصر تا وقت عشا. روز سه‌شنبه از وقت ناهار تا ظهر، و پس از عصر تا وقت نماز عشا. روز چهارشنبه از صبح تا ظهر و پس از عصر تا وقت عشا. روز پنج‌شنبه از صبح تا طلوع آفتاب و پس از ظهرتا نماز عشا روز جمعه از صبح تا طلوع آفتاب و بعد از ظهر تا عصر.(2)

 

پی نوشت:

1 – مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ج 2، ص 13[4، واژه: استخاره به تسبیح و استخاره به قرآن.

2 – مفاتیح الجنان، ص 413.


داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

چنگیز خان مغول و شاهین پرنده


یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.

 

آن روز با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.

بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا در بیاید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا اینکه رگه ی آبی دید که از روی سنگی جاری بود. خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره ی کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.

چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پر کرد. اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دوباره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت. چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به او بی احترامی کند، چرا که اگر کسی از دور این صحنه را می دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ی ساده را مهار کند.

 

این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه ی دقیق سینه ی شاهین را شکافت. ولی دیگر جریان آب خشک شده بود …

 

داستـان های کوتـاه جالب

چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه ی آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود. خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت. دستور داد مجسمه ی زرینی از این پرنده بسازند و روی یکی از بال هایش حک کنند:

یک دوست، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید، هنوز دوست شماست.

و بر بال دیگرش نوشتند:
هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است.

 

داستان

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

نجار زندگی

داستـان های جالب

 

نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد تا اینکه یک روز او با صاحب کار خود موضوع را درمیان گذاشت.

پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.

سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد، از او خواست تا به عنوان آخرین کار، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.

نجار در حالت رودربایستی، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود.

پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود. برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت، کار را تمام کرد.

او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد. صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار، یکه خورد و بسیار شرمنده شد.

در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد. یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد.
این داستان ماست.

ما زندگیمان را میسازیم. هر روز میگذرد. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم.

اما اگر چنین تصوری داشته باشیم، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم.
فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، دیگر ممکن نیست.

شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود.
یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود.

مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید.

مطالب جالب و خواندنی

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

ماجرای چوپان و مشاور‎

چوپانی مشغول چراندن گله گوسفندان خود در یك مرغزار دورافتاده بود. ناگهان سروكله ی یك اتومبیل جدید كروكی از میان گرد و غبار جاده های خاكی پیدا شد. رانندۀ آن اتومبیل كه یك مرد جوان با لباس Brioni ، كفشهای Gucci ، عینك Ray-Ban و كراوات YSL بود، سرش را از پنجره اتومبیل بیرون آورد و پرسید: اگر من به تو بگویم كه دقیقا چند راس گوسفند داری، یكی از آنها را به من خواهی داد؟

 

چوپان نگاهی به جوان تازه به دوران رسیده و نگاهی به رمه اش كه به آرامی در حال چریدن بود، انداخت و با وقار خاصی جواب مثبت داد.

 

جوان، ماشین خود را در گوشه ای پارك كرد و كامپیوتر Notebook خود را به سرعت از ماشین بیرون آورد، آن را به یك تلفن راه دور وصل كرد، وارد صفحه ی NASA روی اینترنت، جایی كه میتوانست سیستم جستجوی ماهواره ای( GPS ) را فعال كند، شد. منطقۀ چراگاه را مشخص كرد، یك بانك اطلاعاتی با 60 صفحۀ كاربرگ Excel را به وجود آورد و فرمول پیچیدۀ عملیاتی را وارد كامپیوتر كرد.

 

بالاخره 150 صفحه ی اطلاعات خروجی سیستم را توسط یك چاپگر مینیاتوری همراهش چاپ كرد و آنگاه در حالی كه آنها را به چوپان میداد، گفت: شما در اینجا دقیقا 1586 گوسفند داری.

چوپان گفت: درست است. حالا همینطور كه قبلا توافق كردیم، میتوانی یكی از گوسفندها را ببری.
آنگاه به نظاره ی مرد جوان كه مشغول انتخاب كردن و قرار دادن آن گوسفند در داخل اتومبیلش بود، پرداخت. وقتی كار انتخاب آن مرد تمام شد، چوپان رو به او كرد و گفت: اگر من دقیقا به تو بگویم كه چه كاره هستی، گوسفند مرا پس خواهی داد؟ مرد جوان پاسخ داد: آری، چرا كه نه!

چوپان گفت: تو یك مشاور هستی.
مرد جوان گفت: راست میگویی، اما به من بگو كه این را از كجا حدس زدی؟
چوپان پاسخ داد: كار ساده ای است. بدون اینكه كسی از تو خواسته باشد، به اینجا آمدی. برای پاسخ دادن به سوالی كه خود من جواب آن را از قبل میدانستم، مزد خواستی. مضافا، اینكه هیچ چیز راجع به كسب و كار من نمیدانی، چون به جای گوسفند، سگ گله را برداشتی.

 

داستان

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)
نامه آبراهام لینکلن به آموزگار پسرش

به پسرم درس بدهید. او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگویید، به ازای هر تمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود. به او بیاموزید، که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می دانم که وقت می گیرد، اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش، یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن بر حذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.

 

اگر می توانید، به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. به او بگویید تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود. به گلهای درون باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز می کنند، دقیق شود. به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به پسرم یاد بدهید با ملایم ها، ملایم و با گردن کشان، گردن کش باشد. به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه برخلاف او حرف بزنند.

 

به پسرم یاد بدهید که همه حرف ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند. ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهید. اگر می توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند. به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد. به او بیاموزید که می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست. به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد.

 

در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید، اما از او یک نازپرورده نسازید. بگذارید که او شجاع باشد، به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید که چه می توانید بکنید، پسرم کودک کم سال بسیار خوبی است.

 

مطالب جالب و خواندنی
داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)
ابراهیم و آتش و گنجشک

نگاه ها هراسان به ابراهیم و آتش بود. در این میان گنجشکی به آتش نزدیک می شد و بر می گشت.
از او پرسیدند: ای پرنده چه کار می کنی؟

پاسخ داد: در این نزدیکی چشمه آبی است و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.
گفتند: ولی حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می توانی بیاوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد.

گفت: من شاید نتوانم آتش را خاموش کنم اما این آب را می آورم تا آن هنگام که خداوند از من پرسید وقتی که بنده ام را بدون گناه در آتش انداختند تو چه کردی؟
پاسخ دهم: هر آن چه را که از توانم بر می آمد …

و خوشا به حال گنجشکان سرفراز

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)
حکایت وقت رسیدن مرگ

یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش …
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت …

 

طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد …

مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه …
اون مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر …

مرگ قبول کرد و اون مرد رفت شربت بیاره …

توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت …
مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت …

مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست
و منتظر شد تا مرگ بیدار شه …

 

مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!
بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم!

 

نتیجه اخلاقی : در همه حال منصفانه رفتار کنیم و بی جهت تلاش مذبوحانه نکنیم !

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)
پیرمرد و بچه ها

یک پیرمرد بازنشسته خانه ی جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته ی اول همه چیز به خوبی و خوشی گذشت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه پس از تعطیلی کلاس ها ۳ تا پسر بچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند هر چیزی که در خیابان افتاده بود شوت می کردند و سروصدای عجیبی به راه انداختند.

 

این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد مختل شده بود. این بود که پیرمرد تصمیم گرفت کاری بکند. روز بعد که مدرسه تعطیل شد دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت: بچه ها! شما خیلی بامزه هستید از اینکه می بینم اینقدر بانشاط هستید خوشحالم من هم که به سن شما بودم همین کار را می کردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید من روزی ۱۰۰۰ تومن به شما می دهم که بیایید اینجا و همین کار را بکنید بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آنکه چند روز بعد پیرمرد به آنها گفت: ببینید بچه ها متاسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی توانم روزی ۱۰۰ تومن بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟

 

بچه ها با تعجب و ناراحتی گفتند: صد تومن؟! اگه فکر می کنی به خاطر ۱۰۰ تومن حاضریم این همه بطری و نوشابه و چیزهای دیگر را شوت کنیم کور خوندی ما نیستیم!

و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد.

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

فرصتی برای خودشناسی

پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد.
پس آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.
یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است.
اما نمی‌دانم چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است.

 

این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند.
روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد.
صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است.
پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهین را نزد او بیاورند.

 

درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد.
پادشاه پرسید: تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟

 

کشاورز که ترسیده بود گفت:
سرورم، کار ساده‌ای بود، من فقط شاخه‌ای را که شاهین روی آن نشسته بود بریدم.
شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد.

 

گاهی لازم است برای بالا رفتن، شاخه‌های زیر پایمان را ببریم …
چقدر به شاخه‌های زیر پایتان وابسته هستید؟
آیا توانایی‌ها و استعدادهایتان را می‌شناسید؟
آیا هیچگاه جرات ریسک را به خود داده اید؟

داستـان های کوتـاه جالب و خوانـدنی (201)

اصالت بهتر است یا تربیت خانوادگی؟

روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه شیخ بهائی” رسید پس از سلام و احوالپرسی از شیخ پرسید: در برخورد با افراد اجتماع ” اصالت ذاتیِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان؟

شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است ولی به نظر من اصالت” ارجح است. و شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که تربیت” مهم تر است.
بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچیک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند.

 

فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ و برقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند. در هنگام شام، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم تربیت” از اصالت” مهم تر است ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت تربیت” است.

 

شیخ در عین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند.

 

شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت: این چه حرفیست فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین یاد انجام می شود ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند.

 

لذا شیخ فکورانه به خانه رفت. او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست به کار شد چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد. فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش می دید زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد. در آن هنگام هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال و این یکی جنوب …

 

این بار شیخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا ! یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه تربیت” هم بسیار مهم است ولی”اصالت” مهم تر. یادت باشد با تربیت” می توان گربه اهلی را رام و آرام كرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و اصالت” خود بر می گردد.


اس ام اس (sms) های ویژه ایام محرم
قیامت بی حسین غوغا ندارد”شفاعت بی حسین معنا ندارد”حسینی باش که در م نگویند”چرا پرونده ات امضاء ندارد
 
———————
 
آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد
 
———————
 
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میکنم
 

اس ام اس تسلیت ماه محرم

 
ای وجودت عشق را معنای حسین عالمی یک قطره تو دریا حسین فرا رسیدن ماه محرم را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت می گم
 
———————
 
پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است.گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است
 
 
———————
 
السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب امان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)
 
 
———————
 
 
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

 

———————

 

محرم آمد و ماه عزا شد

مه جانبازی خون خدا شد

جوانمردان عالم را بگویید

دوباره شور عاشوار به پا شد

 

———————

 

حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد …

ای به دل بسته ، قدری آهسته

کن مدارا با ، زینب خسته …

یا حسین مظلوم …

 

———————

 

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن

تموم حاجتا رو همه از می گیرن

بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه

شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه

شبای جمعه زهرا زائر این زمینه

حسینه ، یل ام البنینه …

 

———————

 

دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین

تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین

 

———————

 

السلام ای وادی کرببلا

السلام ای سرزمین پر بلا

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن

السلام ای کشته های بی کفن

 

———————

 

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

السلام علیک یا ابا عبدالله …

 

———————

 

اس ام اس محرم

 

کربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد

 

———————

 

دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود

دلها همه آماده ی پرواز شود

با بوی محرم الحرام تو حسین

ایام عزا و غصه آغاز شود

 

———————

 

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

 

———————

 

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم

بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم

فردا که کسی را به کسی کاری نیست

دامان حسین اگر نگیرم چه کنم

 

———————

 

گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است.

 

———————

 

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟

آهی کشید و گفت ماه محرم است…

 

———————

 

باز محرم رسید، ماه عزای حسین

سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین

کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه

تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین

 

———————

 

فرشته‌ها از امشب صبوی غم می‌نوشن

دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌پوشن

 

———————

 

با آب طلا نام حسین قاب کنید

با نام حسین یادی از آب کنید

خواهید مه سربلند و جاوید شوید

تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید

فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

 

———————

 

باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست

باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست

قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست

محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است

 


———————

 

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله . حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا

 

———————

 

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)

 

———————

 

عالم همه محو گل رخسار حسین است ، ذرات جهان درعجب از کار حسین است . دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ، یعنی که خدای تو عزادار حسین است

 

———————

عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین


آخرین جستجو ها

dosoulralom Owen's page Allison's life آموزش تجارت الکترونیک *** همه جوره *** blogtinggesstrad1988 pocutami tsorexopes وبلاگ مرزبانی و انتخابات کنگره 60 توهمات